دلم گرفته
کاش همه میدونستند که یک نگاه
یک حرف
یک برخورد
میتونه مسیر زندگی یک نفر رو تغییر بده
چه به سمت خدا
چه به سمت غیر خدا
.
دلم از خودخواهی و خودبینی بعضیها که به ابعاد کارشون توجه ندارند خون است
.
خیلی وقت بود اینجا نیامده بودم
کاش همه میدونستند که یک نگاه
یک حرف
یک برخورد
میتونه مسیر زندگی یک نفر رو تغییر بده
چه به سمت خدا
چه به سمت غیر خدا
.
دلم از خودخواهی و خودبینی بعضیها که به ابعاد کارشون توجه ندارند خون است
.
خیلی وقت بود اینجا نیامده بودم
درعملیات والفجر دو، تعدادی از رزمندگان در عمق خاک عراق به صورت مخفیانه پیشروی کرده و پس از چندروز به "تپه ی زرد" که در میان کردستان عرق بود رسیدند. این منطقه از نظر عملیاتی برای دشمن، بسیار حائز اهمیت و حیاتی بود و درواقع شاهرگ دشمن بود!
قرار بود سه گردان از سه طرف به این تپه هجوم ببرند و خود تپه و مناطق اطرافش را تصرف کنند. تنها گردانی که توانست ماموریتش را به درستی انجام دهد، گردان فجر بود که خود تپه ی زرد را گرفت. و سایر گردان ها که قصد تسخیر تپه های اطراف را داشتند شکست خوردند!
بنابراین گردان فجر با اینکه مأموریت خود را با موفقیت انجام داد اما در محاصره ی کامل نیروهای دشمن قرار گرفت و شبانه روز درحال مقاومت در برابر پاتک های دشمن بود.
فرمانده ی دشمن اعلام کرده بود که "تمام توان خود را برای پس گرفتن تپه به کار ببرید!"
ﺩﺭ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﺭﺍ اینگونه ﺷﮑﺎﺭ می کنند:
واقعا پر معنیه
.
.
.
.
.
ﺭﻭﯼ ﺗﯿﻐﻪ ﺍﯼ برنده مقداری ﺧﻮﻥ می ریزند ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﯾﺨﯽ ﻗﺮﺍﺭ داده ﻭﺩﺭ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺭﻫﺎ می کنند. ﮔﺮﮒ ﺁﻥ ﺭﺍ می بیند، یخ را به طمع ﺧﻮﻥ ﻟﯿﺲ ﻣﯿﺰﻧﺪ.