کلمه به کلمه

میدونم

یکی هست که حرفای منو حفظ میکنه

کلمه به کلمه

همون کلمه‌هایی که من فکر میکنم مهم نیستن

یک جان !

در من بدمی، من زنده شوم ...

یک جان چه بُود، صد جانِ منی ... (مولانا)

دوام

من دوام آوردم

باز هم دوام می‌آورم

ولی دلم می‌خواست معنی زندگی‌ام

چیزی بیشتر از دوام آوردن باشد.

جان

تو برایِ من، جایِ جان در بدنی

خورشید

در سمت چپ سینه‌ام،

شهری است کوچک !

که تو برای آن خورشید صبحی ...

در جان من

تو در جانِ مَن وطن داری ...

از تو

در مسجد عشق رفته بودم به نیاز

گفتند اذان بگو !

من از او گفتم

از تو ...

یتیم

با این که پدرمون در قید حیات هست

اما

یتیم هستیم ...

کدام

آه ای همدم سینه من

تو 

در کدام آسمان

در تکاپوی منی ... ؟!

هوا

تو هوای منی ...